فصل دوم | آگاهی انسان الاهی

خاستگاه نفس برخى از محدثان، متكلمان، فيلسوفان مشايى و خردوران اشراقى، روح ( نفس ) انسان را ازلى و ابدى مى‌دانند و براى اثبات آن، به دلايلى منقول و معقول...

تحليل پيدايى نورى تلقّى عرفان و فلسفه‌ى صدرايى، خطاى در فهم از ظهور نورى دارد. تن هم در انسان الاهى و هم در انسان طبيعى، با دستگاهى يكسان و طبيعى...

ولايت؛ باطن رسالت و زبان وحى انسان با ولايت موهبتى خداوند، الاهى مى‌شود. به انسان فاقد ولايت نمى‌شود اطلاق انسان الاهى كرد. اين گزاره را داشته باشيم تا بعدتر آن...

 ولايت مودّت  مراحل كشش و ميل و دوستى در قرآن‌كريم آمده است. مرحله‌ى نخست آن، مودّت است. ميل و كشش عاطفى به انسانى به جهت انس و همزيستى با او...

ولايت محبّت مودّت اگر اوج بگيرد و به محبت تحويل رود، انس و دلتنگى مى‌آورد و نتيجه‌اش قرارگرفتن در مدار اِشراف و ولايت ويژه‌ى اهل‌بيت و باور به معرفت‌هاى خصوصى...

ولايت عشق  عشق برخلاف مودّت، عارى از طمع و ميل به تصاحب و ملكيّت و امرى روحى‌ست. محبّت، شوق وصل است نه خود وصل. بنابراين تفاوت عشق با محبت در...

 ولايت حضرت فاطمه‌ى زهرا  سلام الله علیها اولياى الاهى يا محبوبى حقى و ذاتى‌اند و يا محبوبى قربى ( شيعه ) و يا محبّى قربى كه تنزيل و ظهور اولياى...

ادراك شهودى شهود از آن رو اهميت دارد كه سبب وصول به افعال و نيز به اسما و صفات الاهى و به رؤيت زيبايى‌هاى حق‌تعالا و تعينات گونه‌گون و تحويل‌پذيرى...

ختم ولايت برترين ساحت ولايت كه نهايى‌ترين قرب ربوبى و مَظهر تامّ تعين احديت است، ختم ولايت ناميده مى‌شود. خاتميت ولايت همانند خاتميت نبوّت امرى كيفى‌ست. اين ختم هرچند جمعى...

عامل‌هاى كارا بر شهود انسان داراى چرخه‌هاى انرژى ( چاكـْرا ) فراوان و مراكز نيروى منحصر به فرد و با ارتعاش‌هاى اختصاصى‌ست كه نيروى حيات و زندگى و خلاقيت را...

آگاهى‌هاى نورى حقّى و تحويلى انسان الاهى در سير صعود، اگر بعد از وصول به قلب، به مقام روح و ولايت موهبتى نائل شود، در همين ناسوت كه عالم تغيير...

برترين شهود تحويلى تحويل و تعين‌پذيرى و تجلّى حق‌تعالا، با آگاهى، عشق و شهود تلازم دارد. مشاهده‌ى ذات حق‌تعالا، با كمال و صفتى، منشأ تعين ( اسم ) و آگاهى...

تفاوت شهود و معرفت  ميان شهود و معرفت با حقيقت عينى نبايد خلط كرد. شهود و معرفت مرتبط با فاعل شناسا و به حسب او نسبى‌ست، اما حقيقت تعين‌ها و...

مَظهر انسانى تعينات حقيقت عينى انسان با عشق و وحدت و وصول به هريك از تعين‌هاى حقيقت عينى مى‌تواند مَظهر آن گردد. مَظهَر، چهره‌ى پيدا و وجهى‌ست كه شىء به...

برترين شهود تحويلى و توصيف‌گريز شهود جمع‌الجمعى و مشاهده‌ى ذات در تعين برتر كه نيازمند انس بسيط احدى و فناى كل براى ايجاد ربط است، نخستين تعين الاهى و بنيادى‌ترين...

شهود توصيف‌پذير اسمايى حق‌تعالا در تحويلى ديگر، به عشق، تعين و ظهور اسمايى، شهود يگانگى و يكتايى‌اش را دارد با ظهور و علم تفصيلى به بى‌نهايت كمالات و اوصاف ذاتى...

شهود اعيان علمى نماى واحديت، نماى اعيان ثابتِ علمى را به‌طور عرَضى و لازمى تحويل مى‌دهد. اين نما و ظهور از علم و آگاهىِ درون ذات و عارض و لازم...

شواهد روايى آگاهى نورى روايات فراوانى از خلقت و آگاهى و علم نورى گفته است. خلقت، تقدير و نزول علمى‌ست. نور همان پيدايى و آشكارى علمى در حضرتى پيش از...

شهود فعل منبسط آنچه تا بدين‌جا شهود مى‌شد صفات ذاتى حق‌تعالا بود كه بى‌پايان، نامحدود و عين ذات الاهى‌ست، اما ذات ربوبى خداوند داراى صفات فعلى بى‌نهايت است و پديده‌هاى...

حضرت ارواح گفتيم ظهور خَلقى داراى دو مرحله‌ى ظهور مطلق و منبسط و ظهور مقيد است. شرح اسمى ظهور منبسط گذشت. نخستين مرتبه‌ى ظهورهاى فعلى مقيد، ارواح هستند. ملكوت قلب‌ها...

ظهور ملكوتى درست است هر ظهورى جبروتى و ملكوتى دارد، ولى پديده‌هاى روحى ظهور اقتدار قاهر حقند و از اقتدار خاص و برتر و پديده‌هاى ملكوت از لطافت و ملاحت...

 فصل دوم : آگاهى و انسان الاهى بعد از علم ذهنى كه متأثر از تن و نفس است، انسان مى‌تواند برخوردار از دستگاه ادراكى قوى‌تر و بالاترى شود كه از...

حضرت ناسوت حضرت ناسوت همانند حضرات خَلقى ديگر، حضور فعل مقيّد حق‌تعالاست، اما بزرگ‌ترين امتياز آن اين است كه عالَم تغيير و تبديل مى‌باشد و آزادى و اختيار در آن...

قلب و آگاهى مجرّد قلب نورى، مجرّد و مركز ثقل باطن و شروع كمالات باطنى‌ست. مراد از تجرّد، عارى‌بودن از عوارض ماده مانند ثقل، بُعد و تدريج است. قلب در...

حضرت انسان كامل شخصيت انسان الاهى در چهره‌ى كمال و تمام انسانى يعنى محبوبى ذاتى، نمايى‌ست كه حضرت حق‌تعالا با تعين احدىِ خود در آن پديدار گرديده و سعه‌ى تكوينى‌اش...

حكمت وجودى و نخستين رؤيت عقلى شناخت مفهومى و ذهنى با آن‌كه مفهوم وجود را بديهى مى‌شمرد، به حقيقت وجود راهى ندارد، بلكه حكمتِ وجودىْظهورىِ مجرّد كه از وجود، شكوفايى...

 ولايت شفاعت شفاعت به معناى ضميمه‌شدن چيزى فرودين و ضعيف يا ناقص به برتر، قوى‌تر و كامل‌تر از خود است كه برخوردار از ولايت الاهى و اقتدارِ پناه‌بخشى و توان...

وحى وحى، القاى آگاهى تحويلى ( نزولى ) از ناحيه‌ى حق‌تعالا، به ضرورت و لزومِ الاهى با فاعليت مستقيم و كنشگرىِ بى‌واسطه و به‌طور حفظ‌شده از خطاست. اقتضا، تلاش، اكتساب،...

قرآن كريم قرآن‌كريم، صورت مكتوب وحىِ علمى، حِكَمى و معرفتى و دستاورد مقام جمعىِ ختمى  صلی الله علیه و آله و سلم و نقشه‌ى راهنماى استفاده از مهم‌ترين پديده‌هاى كارا...

خاتميت وحىِ رسالى همان‌طور كه وحى امرى تمام‌حقى بود، پايان‌دادن به وحى و انقطاع آن نيز امرى حقى و با فاعليت خداوند است. از انقطاع دايمى و ضرورى وحى به...

معراج معراج، فرايندى تحليلى، ريزشى و درهم‌تنيده از ابزار، راه‌ها و منابع آگاهىِ انسان الاهى‌ست كه در مراتب عالى كمال صعودى و ارتقايى و در مرحله‌ى قلب، براى برشدن از...

ولايت قربى و آگاهى حقيقت هستى كه ذات حق‌تعالاست با حقيقت علم عينيت و در آثار و احوال همپوشانى دارند. حقيقت وجود با حقيقت حيات، علم، عشق، خير، مطلوب‌بودن، وحدت،...

غيبت ولايت غيبت براى كسى‌ست كه حضور و آگاهى ندارد و به ذهنى آشفته و متشتّت و به ابرهاى متراكم و مه‌هاى شبهه‌آلود و چيره مبتلاست. چرايى و فلسفه‌ى غيبت...

عصر ظهور و حضور ولايت ظهور، دوره‌ى حضور، آگاهى، علم، معرفت، بسط، مشاهده، رؤيت و همنشينى با تمامى پديده‌ها و همزيستىِ متناسب با فرشتگان الاهى و عالم ارواح جبروتى و...

 رجعت ولايت و عدالت دستگاهمند الاهى دليل بر اصل رجعت، ضرورت مذهب[1]  و روايات فراوانى‌ست كه از ظهور تمام آيات خداوند بعد از ظهور و حضور امام‌عصر ( عجل‌الله‌تعالى فرجه...

علم هجومى قلب و طريق انس محبت، وحدت، اقتدار و آگاهى و ايثارگرى بر قلب مجرّد چيره و غالب است. قلب با مجاورت و همنشينى شهودى به عوالم و واقعيت‌ها...