شهود توصيفپذير اسمايى
شهود توصيفپذير اسمايى
حقتعالا در تحويلى ديگر، به عشق، تعين و ظهور اسمايى، شهود يگانگى و يكتايىاش را دارد با ظهور و علم تفصيلى به بىنهايت كمالات و اوصاف ذاتى حقيقى و متمايز و آثار و احوال آنها و به حيث تفصيل تمامى وجوه و چهرهها.
در تعين واحدى، اسما و صفات و كمالات حقتعالا، ظهورهاى متفاوت اما مصداق واحد دارند و شناخت ذات حقتعالا بهواسطهى صفات و وحدت آنها با ذات است و صفات، ظهور ذات و در ذات به وحدت توسط شهودگر نورى مشاهده مىشوند؛ بهگونهاى كه اگر لحاظ كثرت ظهورى اسمايى برداشته شود، شهود به تعين برتر تحويل مىرود.
در تعين واحدى، عشق به صفات حقيقى و مستى و چهرهىنمايىِ نوبهنو و آنبهآن است. واحديت با اسم ربّ براى فيض و خَلق جلوه دارد و اسم ربّ هر پديده، ظهور واحديت براى پديده است.
در اين تعين، بىنهايت اوصاف تفصيلى، با آنكه عين ذات است، شهود انسى تمامى صفات با لحاظ اين صفات است كه هريك عين ديگرى و وجه و نمايى از ذات است، نه اوصافى ضميمهاى و اختلافشان به حسب اقتضاءات پيشينى و ربوبىِ مظاهر است كه تمامى آنها برآمده از سِمَت فاعلى حقتعالا در ظهور و پديدارى و تعينبخشىست، نه نسبت قابلى تعيّنات كه از خود، ذات و استقلالى ندارند و نمىتواند حتى بهچهرهى قابلىِ خودبسنده، پذيرنده باشد :
( قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلا ).
بگو هر كس بر حسب ساختار ( روانى و تنى و اقتضاءات پيشينى ) خود عمل مىكند و پروردگار شما به هر كه راهيافتهتر باشد، داناتر است. اسراء / 84.
هر پديدهاى حكمى دارد كه نظام آگاه، مسير عملياتىشدن آن را پيش روى وى مىگذارد و او را معذور مىگرداند. اسماى صفاتى به لحاظ گفتهشده داراى ظهور تشكيكى و شدت و ضعف و تقدّم و تأخّر و ظهور و بطون تكوينى بر اساس چنين كينونتى و بر پايهى شايستگى و سرّالقدر مىباشند؛ اوصافى كه توصيفپذيرند و ظهور و نماى ممتاز و كاملشان عشق ذات است و مىشود از آنها در دانشِ اسما و صفات الاهى روايت و انبا داشت. اين شهود در سير صعود، در سفر دوم براى انسان الاهى پيش مىآيد. در سفر نخست، با مشاهدهى ظهورىبودن خلق و كثرت آن، انسان الاهى با جمعيتخاطر از خلق بهسوى وحدت و حقتعالا به عشق سير مىكند. در سفر دوم، انسان الاهى هيچگونه توجهى به خلق و كثرت ظهورى ندارد و سير وى در اسما و صفات الاهى و از حقتعالا به حقتعالا مىباشد. سفر سوم از حقتعالا بهسوى فعل و خلق حقتعالا با معيّت حقتعالاست. سفر چهارم، سفر از خلق به خلق و با حقتعالا با حكم دستگيرى و به هدف دستگيرى از خلق است. سفرهاى يادشده تمامى صعودى و ارتقايىست.