وب سایت معرفی و خرید کتاب های صادق خادمی

دسترسی سریع و پنل کاربری

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

گزاره‌هاى شخصى

گزاره‌هاى شخصى

منطق قضايا مبتنى بر لزوم استقراى تجربى و توجه به قوانين خارجى اشيا و نيز سير تفكر و فرض‌گرفتن صدق مقدمات در استنتاج است كه قالبى شرطى دارد.

قضيه‌هاى جزئى وجودى ( وجودى ظهورى ) است و وجود و ظهور دست‌كم يك فرد براى موضوع را شرط صدق قضيه قرار مى‌دهد و قضيه‌هاى كلى را شرطى تحليل مى‌كند و صدق و كذب آن‌ها را به وجود يا نبود موضوع مرتبط نمى‌گرداند.

قضيه‌ى حقيقى كه موضوع آن مى‌تواند فرضى و تقديرى باشد، به شرطى تحويل مى‌رود. قضيه‌ى خارجى را مى‌توان به قضيه‌ى حقيقى تحويل برد و قضيه‌ى خارجى را با آن اثبات نمود.

اساس منطق و تفكر به اعتبار متعلق خبر، بر قضاياى شخصى ( مخصوص، وجودى ظهورى ) است كه از دو بخش اسمى و محمولى ساخته شده‌اند نه بر مفاهيمى بريده از واقعيت‌ها و محصور در كليت‌هاى ذهنى و مفاهيم كلى. قضيه‌ى شخصى در اين نظام شناختى در حكم قضيه‌ى كلى‌ست؛ زيرا موضوع آن بر تماميت فرد خود دلالت دارد؛ آن هم فردى كه به اعتبار ظهور و بطون با هم قاعده‌ى «كلّ شىء فى كلّ شىء» در مورد آن اعتبار دارد و به اعتبار تماميت و پايان‌ناپذيرى‌اش، خود كلّى منحصر در شخص است. چگونگى اين تماميت و پايان‌ناپذيرى را در فصل دوم به‌خصوص در بحث از واژه‌ى «افلاك = مدارها = شناورها» خواهيم گفت.

منطق بايد ميزانى باشد در خدمت ارزشگذارىِ پيوند ذهن با قوانين واقعيت‌ها و توجه به نسبت‌ها و روابط ميان اشيا و اوصاف هستى و پديده‌ها تا بتوان به عالم واقع ناظر بود و مراجعه داشت به‌خصوص كه در عالم واقعيت‌ها نمى‌شود به حقيقت و ذات شىء با مفاهيم ذهنى همزيستى داشت. در فصل دوم خواهيم گفت چنين منطق مادّى و معنايى در اختيار حكيم و فرزانه‌ى نورى‌ست.

موضوع تفكر بايد اشاره‌كننده به يك شىء و مصداق شخصى باشد. توجه شود كه شخصى‌بودن مساوى يا مساوق با جزئى‌بودن نيست. با كناررفتن دستگاه ماهيت، شناخت ذات اشيا نيز كنار گذاشته مى‌شود و واقعيت، امور تجربه‌پذير و شخصى‌ست. بنابراين پايه‌ى علم و تفكر، گزاره‌هاى بسيطى هستند كه حكمى را به‌طور جزئى بيان مى‌كنند.

اگر موضوع، مفهومى كلّى باشد كه ارتباطى به مصاديق و افراد آن ندارد، گزاره طبيعى‌ست و مى‌شود به آن موضوع، كلمه‌ى مفهوم را افزود. اين نوع قضيه در حكم قضيه‌ى شخصى‌ست؛ زيرا قانون قابل تطبيقى بر مصاديق خود ارائه نمى‌دهند. موضوع ذكرشده در قضاياى شخصى و طبيعى، حقيقى‌ست نه آلى و ذكرى؛ برخلاف قضاياى محصور كه موضوع ذكرى وصف عنوانى و آلى‌ست و افراد آن، ذات موضوع و موضوع حقيقى و محمول، مفهوم مى‌باشد.

صادق خادمی وب‌سایت
صادق خادمی | متولد 1356 | نویسنده کتاب آگاهی و انسان الاهی | سی سال سابقه تحصیل و تحقیق در حوزه فقه، فلسفه و عرفان | فوق لیسانس فلسفه و کلام اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *