در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

همه‌كمالى وجود و ظهور بسيط

دریافت تحلیل آکادمیک این مطلب!

مایلید خلاصه‌ای از این مطلب را مطالعه کرده و سپس یک تحلیل علمی و دقیق از کل مقاله توسط هوش مصنوعی دریافت کنید؟

این ابزار در یک تب جدید باز می‌شود

همه‌كمالى وجود و ظهور بسيط

هر هويتى كه چيزى از آن سلب شود، مركب از ايجاب ( ثبوت خود براى خود ) و سلب ( نفى غيرخود از خود ) است، در نتيجه هر بسيط حقيقى كه حقيقت آن بسيط باشد، نه هيچ چيز از آن نفى مى‌شود و نه با چيزى تركيب مى‌شود و تركيب با خود نيز معنا ندارد، بنابراين همه‌ى اشيا و كمالات است. همه‌اشيايىِ وجود، تأكّدى بر بساطت و وحدت اوست و نيز اين‌كه تمامى حقيقت اوست.

با آن‌كه اسم وجود، وسيع‌ترين و گسترده‌ترين اسم و عنوان براى حقيقت است، اما از آن‌جا كه اين اسم بيان‌گر تمام ذات خداوند نيست، عنوان « حق » براى بحث‌هاى الاهى استخدام شده است؛ چراكه اسم حق بيش از اسم وجود داراى لحاظ ذات و شايسته‌ى خداوند مى‌باشد.

حق‌تعالا داراى كمال و تماميت علم و عشق و هر كمالى‌ست؛ علم و عشق و هر كمال و وصفى كه در مرتبه‌ى ذات، عين ذات حق‌تعالاست و از آن جدا و متمايز و مجعول نمى‌باشد و با آن داراى تركيب انضمامى نيست، بلكه با ذات عينيت دارد. اين صفات، نه عارض بر حق‌تعالا هستند، نه اضافه به آن.

خداوند علم و عشق و هر وصفى را به‌صورت بساطت دارد و براى همين، صفات كمالى او زايد بر ذات نيستند. علم و عشق و تمامى اوصاف او قائم به ذات خويش و عين تمامى صفات و كمالات است نه اين‌كه در مرتبه‌ى ذات، از سنخ ظهور و پيدايى باشد، اما در مرتبه‌ى پيدايى از سنخ ظهور و داراى تشكيك ظهورى و متناسب با هر مرتبه با حفظ جامعيت و تماميت كمال با لحاظ ظهور و بطون آن با هم است و اين حركت حبى، حيات و قوام و سلامت هر مرتبه و هر پيدايى مى‌باشد. توجه شود جمعيت با تماميت تفاوت دارد.

ظهور، داراى ذات مستقل و قائم به خود نيست، اما غير اين ربط، تمامى صفات كمالى را به‌گونه‌ى حيث ازاويى و شأنى و با ملاحظه‌ى ظهور و بطونش با هم دارد. لازم تجلى و ظهور، نقصان، محدوديت، تأخر و حدوث ( پيدايى بعد از نيستى ) نيست. لازم نيست ظهور را در زمان فرض كرد و آغازى براى پيدايى لحاظ كرد. انرژىِ پيدايى، نه آغاز دارد و نه به انجام مى‌رسد، بلكه با بسط و تورم مستمر، بى‌نهايت تعين را تجربه خواهد كرد تا به تعيّن‌شكنى برسد و نامحدود گردد.

انرژى با آن‌كه در حال انبساط و توسعه و تورم است، محدود نخواهد شد و در جايى خاموشى نمى‌گيرد؛ زيرا انرژى نماى وجودى بى‌پايان است كه از آن وجود به تعبير عرفى تغذيه دارد و از آن علم و آگاهى و نظم و حتى وحى الاهى مى‌گيرد. به تعبير قرآن‌كريم، دنياى فيزيك و زمين مادى نيز مى‌تواند به ارتقايى برسد كه برخوردار از وحى الاهى و حامل آگاهى‌ها و گزاره‌هاى خبرى مرموز باشد :

( إِذَا زُلْزِلَتِ الاَْرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الاَْرْضُ أَثْقَالَهَا وَقَالَ الاِْنْسَانُ مَا لَهَا يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا  ). زلزله / 1 ـ 5 .

آن‌گاه كه زمين به لرزش ( شديد ) خود لرزانيده شود و زمين بارهاى سنگين خود را برون افكند و انسان گويد ( زمين ) را چه شده است؟! آن روز است كه ( زمين ) خبرهاى خود را باز گويد ( همان‌گونه ) كه پروردگارت بدان وحى كرده است.

هر پيدايى و پديده‌اى با آن‌كه توان شراكت مشاعى و همنشينى با ديگر پديده‌ها را دارد، جز اشيايى بسيط نمى‌باشد و مركّب نيست؛ اگرچه هر پيدايى با نسبيت ذهنى و شهودى يافت مى‌شود كه البته اين نسبيت، قضاوت ذهن و رؤيت تماشاگر و تعين نفس يا طبيعت فرد داناست، و آگاهى واقعيت‌هاى علمى را نسبى و پديده‌هايى مركب و مقيد و محدود و داراى مرتبه و نسبيت مى‌سازد.

نسبيت، وصفِ متن حقيقت و عين و ظهور و پيدايى به وصف ظهور و پيدايى نيست و وصف درك و آگاهى‌ست. به‌عكس كثرت ظهورى كه امرى واقعى‌ست، نه فقط برآمده از شهود فاعل شناسا. همان‌طور كه اصل شهود بدون تعين و پيدايى و تحقق كثرت ظهورى ممكن نيست و تا چيزى تعين نيابد، شهود نمى‌شود. هم ظهور و هم شهود هر دو حتى در ناحيه‌ى كثرت و وحدت، مشكـّك هستند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Footer Section

🔍 در حال آماده‌سازی تحلیل هوشمند...

پنجره جدیدی برای شما باز شد. چنانچه تحلیل مقاله را در آنجا مطالعه نمودید، این پنجره را ببندید.

بالا منو آهنگ تصویر تازه‌ها
فهرست اصلی
خوشحالیم میزبان شما در وب سایت صادق خادمی هستیم ...

پخش آهنگ

نمایش تصویر

تصویر