در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

شهود اعيان علمى

دریافت تحلیل آکادمیک این مطلب!

مایلید خلاصه‌ای از این مطلب را مطالعه کرده و سپس یک تحلیل علمی و دقیق از کل مقاله توسط هوش مصنوعی دریافت کنید؟

این ابزار در یک تب جدید باز می‌شود

شهود اعيان علمى

نماى واحديت، نماى اعيان ثابتِ علمى را به‌طور عرَضى و لازمى تحويل مى‌دهد. اين نما و ظهور از علم و آگاهىِ درون ذات و عارض و لازم آن است و به اين واسطه وابسته به ذات حق‌تعالاست و در آن پيدايى دارد و به حسب اسما و صفات الاهى آگاهى‌بخش به هر چيزى‌ست.

شهودگر نورى در اين نما مى‌بيند خود حق‌تعالا به‌واسطه‌ى اسما و صفات، در علم و آگاهى خويش ظهور دارد و تمام شخصيت و ماجراهاى هر ظهور و نحوه‌ى تعين آن را در علم و آگاهى خويش به‌طور فاعلى و در يك نما نمايانى داده است. بنابراين ظهور هر نمايى و نقش‌هاى بى‌پايان او به همين آگاهىِ حق‌تعالاست. هر ظهور و پديده‌ى خلقى، نمايى از حقيقت آگاهى حق‌تعالاست و آگاهى‌ست كه به فعل و ظهور خَلقى مى‌رسد و نقشه‌ى پيدايى‌ست. بنابراين اعيان علمى پيش از نماى فعلى و خلقى و واسطه‌ى ظهور فعلى اسما و صفات هستند بدون آن‌كه داراى جعل يا حدوث ناسوتى باشند.

انسان الاهى در شهود نورى اعيان ثابت و رؤيت علم حق‌تعالا از منظر حق‌تعالا و علم او، نماهاى ازلى و شخصيت و ربّ و به تعبير مسامحى و آموزشى هسته‌ى هر ظهورى را كه براى انسان‌هاى عادى اقتضايى و براى انسان‌هاى الاهى ضرورى‌ست، تا ابد به‌طور انحصارى و متمايز مى‌بيند. اين اعيان علمى و آگاهى نورى داراى تأخر و حدوث ذاتى‌ست كه منافاتى با ازلى‌بودن آن‌ها ندارد.

ثبوت و تحقق علمى اعيان لازم ذات حق‌تعالا و از عوارض آن و باقى به بقاى الاهى‌اند نه باقى به ابقاى خداوند تا نيازمند جعل باشند.

اتصاف ذات حق‌تعالى به اعيان به‌نحو عرضى ( اسناد مجازى )ست نه تبعى (اسناد حقيقى ). در اتصاف تبعى، وصف ( اعيان ) در ظهور خود نيازمند موصوف (ذات) است و همواره با آن پيدايى مى‌يابد؛ به اين معنا كه وصف ( اعيان ) در عين آن‌كه در خارج براى موصوف (ذات حق‌تعالا) به صورت حقيقى اثبات مى‌شود، به شىء دوم ( علم حق‌تعالا ) هم متصف مى‌گردد؛ ولى در دومى ( علم حق‌تعالا ) به صورت ذاتى و بدون واسطه صورت مى‌پذيرد و در اولى ( ذات ) به واسطه‌ى حملِ صفت ( اعيان ) بر دومى ( علم حق‌تعالا ). اتصاف به تبع، مانند اتصاف آب به حرارت و گرمى به تبع حرارت آتش كه گرمى آتش، واسطه در ثبوت حرارت براى آب است.

در اتصاف عرضى، وصف ( اعيان ) بدون لحاظ موصوف (ذات ) نمى‌تواند حملى را بپذيرد و اتصاف چيزى ( علم حق‌تعالا ) به وصف ( اعيان ) از باب وصف به حال متعلقِ ( علم ) موصوف ( ذات حق‌تعالا )ست. مانند اتصاف علم حق‌تعالا به اعيان ثابت به خاطر ظهور ذات حق‌تعالا در اسما و صفات. در اين مورد، وصف ( اعيان ) فقط براى اولى ( ذات ) ثابت است و براى واسطه ( اسما و صفات ) به صورت واسطى ثابت است و به‌طور عينى و خارجى ثابت نمى‌باشد؛ اما به خاطر اتصاف اولى ( ذات ) به آن وصف و ارتباط‌داشتن ذات با اسما و صفات، اين وصف به دومى هم نسبت داده مى‌شود. ضمن اين‌كه در اين‌جا چنين نيست كه ذات داراى يك وجود و اسما و صفات داراى وجودى ديگر باشند، بلكه تمامى اسما و صفات به وجود ذات حق‌تعالا ظهور دارند و همه از يك وجود برخوردارند و با وجود ذات عينيت دارند. اتصاف ذات به اعيان ثابت، حقيقى‌ست، و اعيان ثابت اوصاف حقيقى مى‌باشند، نه مجازى. ذات الاهى با نور خويش يعنى با علم و اعيان ثابت علمى خود همراه ازلى و ابدى‌ست. باز تأكيد مى‌شود اسما و صفات الاهى و اعيان ثابت داراى وجود مستقل و منحاز نيستند و تمامى ظهور و تعين و تشخصات ذات حق‌تعالا مى‌باشند.

تمام شخصيت و حكم هر پديده‌اى با مراتبى كه دارد درون عين ثابت آن است و مى‌شود با سيرى باطنى، معنوى و قلبى، آن را به‌طور فرازمانى و براى مرتبه‌ى خود به‌طور اشراف و احاطه رؤيت كرد، حضور يافت و تصديق نمود.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Footer Section

🔍 در حال آماده‌سازی تحلیل هوشمند...

پنجره جدیدی برای شما باز شد. چنانچه تحلیل مقاله را در آنجا مطالعه نمودید، این پنجره را ببندید.

بالا منو آهنگ تصویر تازه‌ها
فهرست اصلی
خوشحالیم میزبان شما در وب سایت صادق خادمی هستیم ...

پخش آهنگ

نمایش تصویر

تصویر